سیمپآیتی (cMapIT) – ساختن استارتآپی با استفاده از داده باز در نیجریه
صحنهی فناوری نيجریه در سالهای اخیر شاهد رونق فراوان بوده است. از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۱۶، بخش فناوری ارتباطات و اطلاعات از ۶ درصد تا ۱۱ درصد تولید ناخالص داخلی رشد داشته است و تنها بخش اقتصاد بوده است که سريعترین رشد را داشته است. اين کشور پرجمعيتترین کشور آفریقاست و امسال از آفریقای جنوبی پیشی گرفته است و تبدیل به بزرگترین اقتصاد این قاره نیز شده است. نیمی از کشور یا ۹۰ ميلیون نفر از مردماش دسترسی به اينترنت دارند که ظرف یک دهه، يک شهروند از هر ۲۰ شهروندش دسترسی به اينترنت پیدا کردهاند. این بازار عظیم تازه فرصتهای عظیمی برای استارتآپهای فناوری ایجاد کرده است. لاگوس، بزرگترین شهر این کشور، همهی نشانههای متعارف یک جهش فناوری را نشان میدهد: حومهای ملقب به «تالاب سیلیکون»، پرورشدهندههای مشهور جهانی مانند هاب آفرينش مشترک (Co-Creation Hub)، شبکههای سرمايهگذاری انجل، و بازديدهایی از سوی افرادی مانند مارک زاکربرگ.
لاگوس شهری پررونق است که در منطقهی شهریاش ۲۱ ميلیون جمعیت دارد (منبع: ويکیميديا کامنز: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Lagos_Victoria_Island.jpg)
فعالان داده باز در جنوب جهانی (کشورهای درحال توسعه) خيلی اوقات در درون جامعهی مدنی یا دولت روی موضوعاتی مثل شفافیت و پاسخگویی کار میکنند. به طریق مشابه، نيجریه برنامهی داده باز فدرالی دارد که دولتاش آن را در سال ۲۰۱۴ راهاندازی کرد و همچنین بخشی از برنامههای بینالمللی مثل همکاری دولت باز و برنامهی شفافيت صنایع استحصالی نیز هست.
علاوه بر این برنامهها، ما کنجکاو بودیم ببينیم کارآفرینان فناوری کشور با توجه به قابلیت داده باز برای گشودن ارزش اقتصادی کلان، چطور از داده باز استفاده میکنند. در نتیجه با ابیری اولو-واتوسین نيی، یکی از بنيانگذاران و رهبران سیمپآیتی و GISforSI تماس گرفتيم تا ببینيم او چطور از ترکيبی از باهمستانسازی، آموزش آنلاین، جمعسپاری (crowdsourcing) و ایجاد پلتفرمهای سیستمهای اطلاعات جغرافيايی (Geographic Information Systems) آنلاين برای ایجاد کسب و کار حول دادههای اين سیستمهای اطلاعات جغرافيايی در نیجریه استفاده میکند. نيی سرخوردگیها، خوشبینی محتاطانه و ذهنيت بسیار الهامبخش متکی به خود بودن را با ما در میان نهاد.
يان: میخواهم ابتدا از تو دربارهی نوع دادههايی که شماها روی آنها کار میکنید بپرسم و مروری مختصر داشته باشيم بر کاری که سیمپآیتی انجام میدهد.
نيی: من اول با يک آژانس اجرا و پیادهسازی یک طرح بانک جهانی کار میکردم که در لاگوس واقع است و زیرساختهای حمل و نقل میساخت. مجبور بودم سفرهای میدانی داشته باشم و گزارشهایی بنويسم که شامل نقشهها و مصورسازی دادههای بسیاری بود. اين اولين باری بود که متوجه اهميت اطلاعات مکانی شدم و اينکه چطور اين اطلاعات برای بسیاری از حرفهها کاربرد دارد. در عين حال، شاهد بودم که فرايندهای به دست آوردن دادهها، تبديل آنها به فرمتهای متفاوت تا مرحلهی مصورسازی بسیار گران از آب در میآيد. حدود سال ۲۰۰۷ بود و آن موقع ArcGIS (يک ابزار نقشهنگاری آنلاين) ۱۲۰۰۰ دلار قيمت داشت که پول خيلی زیادی است.
در نتيجه وقتی از اینجا بیرون آمدم و وارد فضای دانشگاهی شدم – من چند سال دستيار تدريس در يک دانشگاه بودم – ديدم که دانشگاهيان هم از GIS و اطلاعات مکانی استفاده میکنند ولی متوجه شدم که دانشگاهيان هم از عهدهی قيمت آن بر نمیآيند. در همین جریان بود که تيمی را با یکی دیگر از بنيانگذاران فناوری تشکيل دادم و ابزاری ساختيم که به مردم اجازه میداد که مجموعههای دادهها را با استفاده از گوشیهای موبايلشان به دست بیاورند. مثلا، اگر شما یک آدم دانشگاهی باشيد که روی طرحی کار میکنید و چند صد دانشجو دارید، همهی اينها گوشی موبایل دارند پس چرا اين دستگاههای موبایل را تبدیل به ابزار نکنيد؟
ما یکا برنامهی سادهی موبایل و وب ساختیم که به آنها اجازه میداد هر چقدر اطلاعات که میخواستند را ثبت کنند و به دست بیاورند و بعد اين اطلاعات وارد یک مخزن مرکزی میشد. این برنامه به عنوان يک طرح منبع باز توجه بسياری را به خود جلب کرد و خیلیها به آن علاقهمند شدند. بعدش ما تصميم گرفتیم که حول این شرکتی را راه بیندازیم و اسماش شد سیمپآیتی.
محصول اصلی سیمپآیتی يک پلتفرم نقشهبرداری و نگاشت است. وقتی دانشگاهیان، یا افراد يا دولتهای محلی سراغ ما میآیند، ما یک پلتفرم نقشهنگاری را ظرف ۲۴ ساعت برایشان ایجاد میکنيم.
يان: سیمپآیتی کی راهاندازی شد؟ و چطور به سازمان دیگر شما یعنی GISforSI مربوط است؟
نيی: ژانويهی ۲۱۰۵ سیمپآیتی رسما به عنوان يک شرکت راهاندازی شد. بعد از چند ماه، تقریباً يک سال بعد از راهاندازی، متوجه شدیم که اثرگذاریای که برای سیمپآیتی داشتیم کمی کند است چون مردم هیچ وقت واقعاً متوجه نمیشدند که اطلاعات مکانی چیست. باید به مردم دربارهی سیستمهای اطلاعات جغرافيايی و اطلاعات مکانی آموزش میداديم و در عین حال، باید باهمستانی حول سیمپآیتی ايجاد میکردیم. در همین فرایند، فکر کرديم که اگر یک مدرسهی آنلاين بسازیم که سيستمهای اطلاعات جغرافيایی را به عنوان يک مهارت آموزش بدهد، بعدش ما مستقیماً يک باهمستان حول سیمپآیتی خواهيم داشت. در نتيجه، به اين دليل بود که GISforSI را به عنوان يک مدرسهی رایگان آنلاین سیستمهای اطلاعات جغرافيایی راهاندازی کردیم. GISforSI يعنی سيستمهای اطلاعات جغرافيایی برای اثرگذاری اجتماعی.
نيی در حال آموزش کلاسی از دانشجويان برای مهارتهای سیستمهای اطلاعات جغرافيايی
ما برنامهای درسی را برای چهار ابزار طراحی کردیم. اولین ابزار سیمپآیتی بود، دومی کارتو (Carto) بود، سومی QGIS و چهارمی ArcGIS بود. ما GISforSI را به عنوان راهی برای گسترش دادن باهمستانمان از طریق آموزش دادن مهارتهای سيستمهای اطلاعات مکانی به مردم راهاندازی کردیم: که به آنها درس بدهيم چطور دادهها را ثبت کنند، چطور دادهها را ذخيره کنند، چطور پايگاه دادهها را مديریت کنند و چطور دادهها را مصورسازی کنند. در نتیجه، GISforSI يک جور شرکت خواهر برای سیمپآیتی است. سیمپآیتی شرکتی است که کارش ايجاد يک ابزار نوآورانه است، GISforSI برای گسترش سواد مروبط به استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافيایی و استفاده از آن در نيجریه است. GISforSI توانسته است باهمستانی از هزاران کاربر فعال برای سیمپآیتی درست کند. این کاربران دادهها را گردآوری کرده و به اشتراک میگذارند، و به ما مشورت میدهند. بيش از ۹۰ درصد از باهمستان اهل نيجریه هستند و چند نفر هم از کنيا داریم.
يان: گفتيد که گردآوری دادههای زیادی دارید که سیمپآیتی به عنوان یک ابزار آن را امکانپذير کرده است. معمولاً چه نوع دادههای دیگری به همراه دادههايی که که از طریق سیمپآیتی گردآوری میشود استفاده میشود؟
نيی: ما سایت ديگری هم ایجاد کردیم به نام Localdata.ng که بيشتر پتلفرمی است مقدماتی برای رسوخ کردن به بخش دانشگاهی نيجریه. وقتی ابزارهایمان را به استادان نشان میدادیم، باید ابزاری ایجاد میکردیم که میتوانستند با آن کار کنند و از طریق آن به صدها و صدها مجموعهی داده دسترسی پیدا کنند. Localdata.ng یک سرجمعکنندهی محتواست که دادههای اوليهی ما را با دادههای ثانویه تلفيق میکند. دادههای اولیهی ما از سیمپآیتی کمتر از ۵ درصد از دادههای روی Localdata.ng است و بقيه دادههای ثانويه از جاهای دیگر است.
اسکرینشاتی از يک نقشهی تعاملی روی infrasx.localdata.ng که طرحهای توسعه، خطوط لوله و خطوط راهآهن را در نیجریه نشان میدهد.
ما احتياج به راهی داشتيم که باهمستانی را که ساخته بودیم نگه داریم و آنها هم دادههایی روی پلتفرم داشته باشند که آمادهی استفاده باشد. در نتیجه کاری که میکنيم این است که گشتی بزنیم و به دادههای دولت دسترسی پیدا کنیم. روی اینترنت میچرخیم، به ادارات میرویم، از طریق افزونههای (پلاگينها) دسترسی به دادههای نقشههای خيابانهای باز (OSM) پیدا میکنیم و آن وقت همه چیز را کنار هم میگذاریم. کل اینها را برای دسترسی آسانتر روی Localdata.ng میگذاریم.
یان: به نظرم میرسد که انگار دادههای خيلی زیادی به طور عمومی در نيجریه در دسترس است. که مرا به سؤال بعدیام میرساند. از حیث محدوديتها و کنترلهایی که دولت بر دسترسی دادهها اعمال میکند، آيا به دست آوردن دادهها از منابع دولتی در نیجریه خیلی سخت است يا آنها تمايل دارند که دادهها را با عموم مردم به اشتراک بگذارند؟
نيی: راستش را بخواهید، اول از همه دولت ما واقعاً ارزش دادهها را درک نمیکند. نکتهی دوم هم اين است که خیلی از سازمانهای غیردولتی و سازمانهای بینالمللی که به نيجریه میآيند، خیلی از دادهها را میگیرند که دولت حتی از آنها خبر ندارد. خيلی از سازمانهای بينالمللی حجم عظيمی از دادهها را کارتن کارتن میبرند. مشکل سوم اين است که دولت نمیداند چطور دادهها را ثبت کند. بیشتر اوقات آنها با مشاوران کار میکنند. دولت شاید از ۱۰ درصد از آنچه که مشاوران پیدا میکنند استفاده میکند و شاید آن ۹۰ درصد دیگر حتی برایاش مهم هم نیست. اين آن مشکلی است که ما داریم. ما دولتی داریم که دادهها را نمیفهمد و ارزش استفاده از دادهها را درک نمیکند.
در نتیجه، وقتی پژوهشگران یا بقيهی مردم به مجموعه دادهها نياز دارند، ناچارند بروند سراغ سازمانهای بینالمللی و آن وقت متوجه میشويد چه امتیازهايی باید داشته باشید تا به اينها برسید. چون بیشتر سازمانها حتی مجموعه دادههایشان را باز نمیکنند. خیلی از دادههای روی وبسايت اداره ملی آمار از مشاوران و سایر سازمانهایی گرفته شده که با آنها از طریق بودجهی اعانهها کار میکنند و از لحاظ فنی این دادهها حتی متعلق به دولت نيجريه هم نيست. در خصوص دادههایی که در دسترس هستند، بخش عمدهی آنها به صورت پیدیاف هستند و وقتی سراغ مقامات مسؤول میرويم و سراغ نسخهی اکسل آنها را میگيریم، میگويند نمیتوانند اينها را آزاد کنند يا ديگر اينها را ندارند چون بیدقت بودهاند و آنها را درست ذخيره نکردهاند.
يان: همانطور که میدانيد، در بسياری از باهمستانهای داده باز، بازیگران زیادی هستند که نقشهای محوری و کلیدی ايفا میکنند. از هکرهای مدنی که ابزارهايی با دادهها میسازند تا ادارات دولتی که درگاههای داده را مديریت میکنند تا روزنامهنگارانی که با استفاده از دادهها با عموم مردم ارتباط برقرار میکنند. شماها چه جور همکاریهايی انجام دادهاید که باهمستان دادهها را در نيجریه قویتر کنيد؟
نيی: اگر خيلی واقعگرا باشيم، فضای فناوری نيجریه خصلت بسيار جالبی دارد. در آن رقابت فراوانی وجود دارد و اين منجر به قطعهقطعه شدن آن میشود. درگیریها و مشغوليتهای زیادی حول دادهها يا ايجاد استارتآپها میبينيد، ولی اينها بیشتر رقابت است تا همکاری. چون بازيگران بزرگتر محلی در فضای فناوری، که در طرح پیشنهادی نوشتن ماهرترند، سازمانهای رسمی ثبتشدهی جامعهی مدنی هستند و ارتباطهايی با اعانهدهندگان دارند و برای آنها اگر به محصول خوبی برسند، جمعآوری پول آسان است. در نتيجه، خيلی از مردم در آن فضا که اين را میفهمند و ارتباطهای خوبی در مسیرهای جمعآوری بودجه دارند، هرگز با کسی همکاری نمیکنند. اینها یا میخواهند صاحب فناوری شما بشوند یا با شما کار نمیکنند. در نتيجه، فضای فناوری مدنی در نيجریه نوعی از رقابت ناسالم را تجربه میکند.
یان: سیمپآیتی با الهام از کدام الگوهای تجاری فعالیت میکند؟ و همچنین، سیمپآیتی تا به حال چطور بودجهاش را تأمين کرده است؟
نيی: ما یک سرمايهگذار بسیار علاقهمند داریم که در مراحل اولیه بودجهی ما را تأمین کرد ولی ما سرمايههای مختلفی دریافت نکردهایم. الگوی تجاری ما اين است که یک پلتفرم نقشهنگاری کلی برای مشتریان بسازیم و مبلغ ۴۰۰ تا ۶۰۰ دلار بابتاش پول بگيریم. در نتیجه، اگر یک دانشگاه بخواهد پلتفرم نقشهنگاری خودش را داشته باشد، ما اين پلتفرم را برای آنها بازتولید میکنیم. در حال حاضر، ما مشتریان اندکی داریم ولی هنوز شکست نخوردهایم. پنج سالی طول میکشد تا به چنین جايی برسیم. ما خیلی از کارها را به شکل خودکفايی انجام میدهيم و پول خیلی زيادی پسانداز میکنیم تا دوباره آن را وارد کسب و کار و گردآوری دادهها کنیم. بعضی اوقات داوطلبانی دارم که وقتی به شهرهای خودشان بر میگردند به من در نقشهنگاری کمک میکنند و در ازای این کار من هم هزینههای سفرشان را تأمين میکنم.
رؤيای خود من – که مطمئنمام روزی اتفاق میافتد – اين است که یک سیستم تجارتی حول دادهها به وجود خواهد آمد که در آنها دادهها تبدیل به يک متاع و کالا میشوند. وقتی یک پلتفرم نقشهنگاری موبایل مثل ما داشته باشید، هر کسی که از آن استفاده میکند میتواند دادهها را به عنوان سرمايهگذاری جمعآوری کند. ما میخواهيم باهمستانی از افرادی ايجاد کنیم که مالکیت دادههایی را که جمعآوری میکنند در اختیار داشته باشند. مثلاً، بعضیها مجموعه دادههایی را دربارهی مديریت زباله جمعآوری کردهاند و صاحباش هستند، عدهای ديگر هم دادههايی را دربارهی دامها جمعآوری کرده و صاحب آن هستند. وقتی چنين باهمستانی به وجود بیاید، مثلاً اگر بانک جهانی بخواهد طرحی را راهاندازی کند، به جای سرمايهگذاری آن هم پول روی يک مطالعهی امکانسنجی، میتوانند دنبال باهمستانهایی از صاحبان دادهها بگردند، و دادهها را از آنها بخرند. ما امکان تحقق يک سیستم تجاری مثل اين را برای دادهها میبينم.