گشودن سیل‌بندها – داده باز در پاناما

15 شهریور 1396 / 6 سپتامبر 2017

روزنامه نگاری داده در پاناما با چالش‌های مختلفی روبروست. هیچ رسانه پانامایی تیم روزنامه‌نگاری داده جدی ندارد و روایت کردن قصه خیلی اوقات داده‌ها و بستری را که میتوانند برای قصه فراهم کنند نادیده میگیرد. دشواریهای عظیمی در برابر دسترسی به اطلاعات دربارهی حتی ساده ترین چیزها وجود دارد و حتی وقتی که دسترسی میسر میشود داده هایی که در نهایت به دست روزنامه نگاران میرسد خیلی اوقات مشتمل بر اعداد متناقض و فرمتهای غیر قابل دسترسی است. دو خبرنگار به نامهای آنا مندز و آلفونسو گریمالدو در پاسخ به این مشکلات نوئوا نسیون را ایجاد کردند که یک باهمستان روزنامه‌نگاری دیجیتال و پلتفرمی است برای روایت داده‌های باز که داستان‌های داده‌های عمومی را تحلیل و منتشر میکند تا شفافیت را ترویج دهد و مشوق بحث و گفتوگوی مدنی در پاناما باشد. این رسانه رهیافتی بدیع است که پاناماییها را تشویق میکند که فقط به ظاهر مطالب نگاه نکنند و از طریق داده‌های باز و آزادی اطلاعات به تصویر کلانتر توجه کنند.

و امروز در مصاحبهای سه قسمتی آنها چشمانداز پشت این خبرنامه، چالش‌های پیش روی باز کردن رسانه‌های روزنامهنگارانه و رهنمودهایی را برای کسانی که میخواهند برنامه‌های مشابهی را اطراف دنیا پیاده کنند، به اشتراک میگذارند.

هارشا: آنا و آلفونسو سلام. از نوئوا ناسیون برایمان بگویید.

آنا: نوئوا ناسیون به عنوان جایگزینی برای چرخهی معمول خبر در پاناما آغاز شد. به این نتیجه رسیدیم که کار روزنامه نگاری زیادی باید انجام شود و می خواستیم چیزی داشته باشیم که کمی متفاوت باشد، کمی تازه تر باشد که روح تازهای بدمد – چیزی که تا به حال در پاناما ندیده ایم. فرایند فکری ما این شکلی بود: اول بیایید کار را با نشان دادن مهمترین داستان‌ها شروع کنیم و یک فید یا یک خبرنامه ارایه کنیم یا راهی برای رساندن این اطلاعات به مردم پیدا کنیم و به آنها بگوییم که این محتوا با دقت جمعآوری و ارائه شده است و مهمترین چیزی است که لازم است بدانید. وقتی کار را شروع کردیم مردم خیلی استقبال کردند و دنبال این خبرنامه را گرفتیم و شروع کردیم به فکر کردن دربارهی راه‌های متفاوتی برای بهتر کردن روزنامه نگاری در پاناما. ما چندین سال در روزنامهای بزرگ در پاناما کار کرده بودیم و یکی شکافهای بسیار بسیار بزرگی که دیدیم این بود که دسترسی به داده‌ها در پاناما بسیار دشوار است. فقط برای یافتن یک عدد مجبور می شدید انبوهی از فایلها را جستجو کنید. این کار همیشه هزار و یک دردسر کاغذبازی داشت. مجبور میشدی سراغ مسؤولان مطبوعاتی و نهادهای دولتی بروی. با خودمان فکر کردیم که چرا روی همین جنبه تمرکز نکنیم – که یک مخزن داده‌ها درست کنیم که این بار سنگین را از دوش روزنامه نگاران بردارد؟ آن وقت روزنامهنگاری تواناتر میشود و انجام کارهای تحقیقی و کار کردن با داده‌ها آسانتر میشود. در نتیجه تصمیم گرفتیم که مخزنی ایجاد کنیم و از پلتفرممان برای انتشار داستان‌هایی استفاده کنیم که به همراه داده‌هایمان پیدا میکردیم.

آلفونسو: فکر کنم این خلاصهی خیلی خوبی است. فقط اضافه کنم که یکی از مشکلات اصلی کار خبر انبوه بودن رسانه‌های خبری است. یک نوع تازه از ردهی شرکتها هستند که چیزی است بین خبرخوان و روزنگار‌هایی که سیستم سرپرستی محتوا هستند و فکر میکنم ما اینجا قرار داریم. ما هم یک روزنگار هستیم و هم یک خبرنامه. در نتیجه ما یک جایی آن وسط گیر افتادهایم.

هارشا: آیا داستانها و خبرهایی را برای سایر رسانه‌ها در پاناما هم میفرستید؟

آنا: ما خودمان برای آنها داستان یا خبری نمیفرستیم. بیشتر روزنامه نگارانی از سایر منابع از داده‌های مخزن ما استفاده میکنند و ما فقط به عنوان راهنما کمک میکنیم. همین. ما می خواهیم مطمئن شویم که به روزنامه نگاری در سراسر کشور کمک میکنیم نه فقط برای پلتفرم خودمان یا انتشارات خودمان. چون خودمان هم سعی میکنیم محتوای اصلی را با استفاده از دادهای خود را منتشر کنیم. ما فکر میکنیم که با محرمانه نگه داشتن داده ها پیش خودمان از این خودخواهی خیری به ما برسد. ما میخواهیم این شیوهی رایج روزنامهنگاران شود که خواستار شفافیت شوند و دنبال عدد و رقم بروند و ما هم حضور داریم که امکان انجام این کار را به آنها بدهیم و این فرهنگ را تقویت کنیم.

صفحه اصلی نوئوا ناسیون

هارشا: برای خوانندگانی که شاید خبر نداشته باشند، در پاناما فضای کلی دسترسی به اطلاعات یا داده های باز چگونه است؟

آلفونسو: در بیشتر تاریخ پاناما، داده‌ها از شهروندان پنهان بودهاند. شاید به این دلیل که مدتها تحت حکومت یک رژیم نظامی بوده ایم. سال ١٩٩٠ این وضعیت تغییر کرد. مقامهای رسمی معمولاً داده‌ها و کارهای دولت را به عنوان اطلاعات محرمانه تلقی می کردند. هر از چند گاهی اطلاعاتی را به دلایلی راهبردی در اختیار روزنامه نگاران قرار میدادند. ولی بیشتر این اطلاعات کنترل شده بود. این وضع در اوایل ده‌هی ٢٠٠٠ تغییر کرد: پس از بحرانی اخلاقی در کشور که مردم از فساد به ستوه آمده بودند، بعضی از بخشهای جامعهی مدنی توانست فشار بیاورد و قانونی برای شفافیت ایجاد کند. این قانون که در سال ٢٠٠٢ تصویب شد در آن زمان جامعترین قانون شفافیت در آمریکای لاتین بود چون تنها قانون موجود دربارهی شفافیت در آمریکای لاتین بود. ولی به اجرا در آوردن قانون یا استفاده از آن بسیار دشوار بود چون افراد قدرتمند نمیخواستند داده‌هایی را که دارند تسلیم کنند. کشمکشی دایم بین روزنامهنگاران و دولتها وجود دارد که داده‌ها را به دست بیاورند و دلیل مؤثر بودن ما در به دست آوردن مقادیر عظیمی از داده‌ها در آغاز این بود که ما بر خلاف سایر روزنامهنگارانی که معمولاً دربارهی یک داستان یا خبر فکر میکنند و بعد داده‌هایی را طلب میکنند که متناسب با آن خبر است، اول همهی داده‌ها را گردآوری میکردیم و بعد شروع به تحلیل داستانها و اخبار بیشتری میکردیم که دیدگاه متفاوتی در گزارشدهی به ما میداد.

داده‌ها را به طور فیزیکی چطور به دست میآورید؟ سه سطح برای این کار وجود دارد. سطح اول بسیار آسان است. به وبسایت دولت می‌روید و داده ها را دانلود نمیکند. این کار را میتوان با داده‌های فیشهای حقوقی، بعضی از داده‌های آماری و بعضی از داده‌های مالی انجام داد. بعد از این دادهایی داریم که باید سراغ دولت برویم و آنها را تقاضا کنیم – مث ًلا نقشهی همهی مدرسه‌ها یا اگر بخواهید بدانید که چند نفر هر ماه ایدز میگیرند. سطح سوم وقتی است که دولت نمی خواهد داده ها را به شما بدهد. آن وقت سراغ دادگاه میروید و سعی میکنید از این طریق به مقصودتان برسید. اما مشکل این است که دستگاه قضایی در پاناما، به نظر من، ک ًلا از هم پاشیده است. استفاده از دستگاه قضایی برای به دست آوردن داده‌ها سخت است.

هارشا: وضع آزادی بیان در پاناما چگونه است؟ آیا مواردی وجود دارد که افرادی که سعی کنند اطلاعاتی را افشا کنند به دردسر بیفتند؟

آنا: قطعاً وضعیت در سطح ایران یا مکزیک نیست. ولی مشکل است. در ۵ سال گذشته تلاشهای متعددی انجام شده است که قوانینی تصویب شوند تا آزادی مطبوعات را محدود کنند. اخیرترین تلاش برای الزام مجوزها یا پروانه ای خاص برای اشتغال به روزنامه نگاری در کشور انجام شد و این مجوز فقط به پاناماییها داده میشد. حیرتآور بود. تاکتیکهای رسمیتر ارعاب دیگری هم وجود داشتند: تعقیب، آزار، تهدید. مواردی وجود داشته که از دستگاه قضایی برای ارعاب روزنامه نگاران استفاده شده تا روزگارشان را سیاه کنند. فشارهایی برای محدود کردن آزادی مطبوعات وجود داشته است. این روشهای رسمی محدود کردن آزادی مطبوعات در پاناما پا نگرفته است که نکتهی خوبی است. ولی همینی که هر از چندگاهی این تلاشها از نو شروع میشوند و باید به آن مبارزه کنیم دلسردکننده است.

هارشا: تا به حال چنین ارعابی را تجربه کرده اید؟

آنا: من بله. یک موردش این است که رییس جمهور سابق ریکاردو مارتینلی یک بار در توییتر در سال ٢٠١٣ حملهای علیه من آغاز کرد. او به طور مشخص مرا هدف قرار داده بود چون سخنی انتقادآمیز علیه دولتش گفته بودم. اخیرا هم چند خبر منتشر کرده بودم که انتقاد از نظام پاناما در خصوص اسناد پاناما بود و مطلب دیگری درباره اخبار در کانال پاناما. در پاسخ به اینها، چند پیامک و تلفن دریافت کردم که تهدیدآمیز بودند. خوشبختانه اتفاقی در عالم واقع نیفتاد. تهدیدها به جایی نرسید و من حالا اینجا هستم و سالم و سرحال، حداقل تا الآن. بله اینها مواردی هستند که به ذهنم می رسند. اینها به بزرگی مواردی که برای بعضی از همکاران روزنامهنگار ما در کشورهایی در سراسر آمریکای لاتین یا ایران یا چین اتفاق میافتند نیستند ولی باز هم ناگوارند.

ریکاردو مارتینلی رییس جمهور سابق پاناما خانم مندز را در توییتر هدف قرار داد.

آلفونسو: تا هنوز دربارهی این موضوع حرف میزنیم خوب است بگویم که همین دیروز دادستان کل کشور بیانیهای علنی صادر کرد و گفت که معاوناش یا – مث ًلا دادستانهای سطوح پایینتر حکومت – آماج آزار افراد ذینفوذ زیادی هستند. این افراد سعی میکردند مانع از پیشرفت تحقیقات دادستانی کلی شوند. می بینید که در پاناما یک فرهنگ سرکوبگر وجود دارد. این همیشه از طریق جریمه یا آزار یا به شیوهای خشن خودش را نشان نمیدهد ولی بیشک از طریق فشارهای اقتصادی یا اجتماعی خودش را نشان میدهد. مردم از راه‌های مختلفی سعی در نگه داشتن اطلاعات میکنند. به رغم داشتن یک قانون پیشرفتهی شفافیت، بیشتر اطلاعات مرتبط در این کشور در سایه قرار دارد.

هارشا: آیا برای افشاگران در پاناما هیچ حفاظت رسمی وجود دارد؟

آلفونسو: نکتهی اصلی این است که روزنامهنگاران به هم کمک میکنند. هر وقت تلاشی باری قانون تراشیدن برای حرفهی ما میشود یا ما را وادار میکنند که یک جور گواهی یا مجوزی بگیریم، باهمستان روزنامهنگاران متحد میشوند و با هدفی واحد میتوانند آن را شکست دهند. ولی باید یادآور شد که پاناما معمولاً در تیترهای سه روزنامه مطرح است. یکی در فهرست شهروندان خاص است که مشهور است به فهرست کلینتونها که دارد آن روزنامه را نابود میکند. دیگری را رییس جمهور سابق ما ریکاردو مارتینلی خرید که سردمدار فساد در پاناماست و در نتیجه آن روزنامه هم رو به زوال است. سومی را افکار عمومی به خاطر ارتباط هایش با حزب حاکم فعلی به شدت زیر سوال برده اند. در نتیجه، سؤال این است که آیا این پرچمداران روزنامهنگاری در پاناما هنوز آن چیزی هستند که قبًلا بودند یا نه و آیا اگر تلاشهای دیگری برای محدود کردنشان انجام شود، میتوانند همچنان حامی روزنامهنگاری آزاد باشند یا نه. ما درگیر این مبارزه ایم.

هارشا: غم انگیز است. اینجاست که شما قدرت بیشتر میگیرید. 

آنا: فکر میکنم همین توصیف دقیقی است. متاسفانه روزنامه نگاری در پاناما سخت تقلا می کند و حیاتش به مویی بسته است. آلفونسو: همانطور که گفتی غمانگیز است. ولی هیچ وقت اینجوری نبوده است. به نسل تازه بستگی دارد که این شیوهای قدیمی را کنار بزنند و راه تازهای را امتحان کنند.

این پایان بخش اول مصاحبهی ما با آنا و آلفونسو از نوئوا ناسیون است. فردا دوباره با بخش دوم این مصاحبه سه قسمتی بر میگردیم و به جنبه‌های عمیقتر چالش ترویج داده باز در پاناما میپردازیم که در برابر شرکتهای عظیم رسانه‌ای به دست آوردن داده‌ها از فرمت‌های غیر قابل خواندن استقلالشان را حفظ می‌کنند.