تاریخچه رشد اقتصادی ایران: از رشد ۹درصدی زمان شاه تا رشد ۲ درصدی پس از انقلاب
دادههای بانک مرکزی ایران نشان میدهد که متوسط نرخ رشد اقتصادی کشور طی چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی، یک پنجم میانگین نرخ ۱۹ سال آخر حکومت محمدرضا شاه پهلوی بوده است.
بنا بر این آمار، بین سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۷ خورشیدی اقتصاد ایران سالانه ۹/۱ درصد بزرگتر میشود. اما میانگین نرخ رشد اقتصادی در ظرف ۴۲ سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۹خورشیدی به حدود ۱/۹ درصد سقوط میکند.
لینک نمودار
این به معنای یک افت ۸۰ درصدی در میانگین نرخ رشد ابعاد و اندازه اقتصادی است که ظرفیت توسعه اقتصادی را هم از ایران بازستاند.
لینک نمودار
دهه ۴۰؛ دهه طلایی
بهترین دوره اقتصاد ایران از نظر بالا بودن نرخ رشد اقتصادی دهه ۱۳۴۰ خورشیدی است که آن را دهه طلایی اقتصاد ایران مینامند.
میانگین نرخ رشد در این دهه به ۱۱/۴ درصد رسید که از متوسط بلندمدت نرخ رشد اقتصادی ایران نیز بالاتر بوده است.
هرچند افزایش درآمدهای نفتی ایران بعد از تحولات دهه ۱۳۳۰ خورشیدی نقش مهمی در بزرگ شدن کیک اقتصاد ایران داشت، تحولات دیگری هم در اقتصاد ایران در حال وقوع بود.
حمایت از صنایع داخلی، فراهم آوردن شرایط آسان برای واردات ماشینآلات کارخانهها و کالاهای واسطهای مورد نیاز کارخانههای داخلی از یک سو و حمایت از صادرات، تشویق سرمایهگذاران خارجی، تسهیل در پرداخت وام و اعتبارات، ارتقای دانش فنی و استخدام کارشناسان خارجی از دیگر سو عمده سیاستهایی بود که در این دهه در دستور کار قرار گرفت.
همزمان اقتصاد ایران در دهه ۴۰ این فرصت را پیدا کرد که تیمی هماهنگ و کارآمد بر سر مهمترین دستگاههای سیاستگذار و برنامهریز اقتصادی قرار گیرند.
تجدید ساختار دوباره وزارتخانههای اقتصادی و ادغام تمام وزارتخانههای اقتصادی و متمرکز کردن آنها در یک وزارت و آن هم وزارت اقتصاد از مهمترین علل شکلگیری روند صنعتیشدن در آن دهه به حساب میآید.
سکان وزارت اقتصاد به چهرههایی مانند علینقی عالیخانی و تیمش در وزارت اقتصاد سپرده شد. این افراد راهبری اقتصاد ایران را در آن دوره طلایی بر عهده داشتند.
رضا نیازمند، محمد یگانه، رکنالدین سادات تهرانی و غلامرضا کیانپور همراه با علینقی عالیخانی، پنج نفری بودند که پایهگذاری تکنوکراسی (فن سالاری) در تاریخ اقتصادی ایران به آنها نسبت داده شده است.
همزمانی فعالیت این گروه با حضور افرادی چون محمدعلی صفی اصفیا، خداداد فرمانفرماییان و غلامرضا مقدم در نهادهای تصمیمگیری همچون بانک مرکزی و سازمان برنامه ترکیبی هماهنگ و رویایی برای تحقق اهداف بلند پروازانه توسعه ایران بود.
لینک نمودار
هویدا رکورددار رشد
مقایسه نرخ رشد اقتصادی به تفکیک دولتها نیز جالب توجه است، از این حیث بالاترین نرخ رشد اقتصادی در میان سیاستمدارانی که در ۶ دهه گذشته دولت را راهبری کردهاند، مربوط به دولت امیرعباس هویدا است که نزدیک به ۱۳ سال نخست وزیر بود و میانگین نرخ رشد اقتصادی در دوران صدارتش به ۱۲ درصد میرسید.
بسیاری از دولتها در این دوره ۶۰ ساله دولتهایی بسیار کوتاه مدت بودهاند که آمار و ارقام آنها را در مقایسه عملکرد دولتها نادیده گرفتهایم. با این حساب پایینترین نرخ رشد اقتصادی در میان دولتهایی که دورهای نسبتا کامل را به اداره کشور پرداختهاند مربوط به دولت میرحسین موسوی در دهه ۶۰ است که میانگین نرخ رشد اقتصادی به ۰/۹ درصد رسید. این دوره با جنگ ایران و عراق و تبعات ناشی از آن و درگیریها و بیثباتیهای سیاسی و اجتماعی داخل همراه بود که نتیجه آنها رقم زدن پایینترین نرخ رشد اقتصادی در میان دولتهایی بوده که در این بازه زمانی ۶۰ ساله در ایران مدیریت کردهاند.
در دوره جمهوری اسلامی موفقترین دولت به لحاظ میانگین نرخ رشد اقتصادی دولت هشتساله اکبر هاشمی رفسنجانی با متوسط نرخ رشد اقتصادی ۵/۵ درصدی است. پایان جنگ ایران و عراق، ثبات نسبی و آزادسازیهای انجام شده در اقتصاد ایران و همچنین سرمایهگذاری روی زیرساختهای توسعه از جمله مهمترین دلایل کسب این رشد اقتصادی در این دوره است که اصطلاحا دوره «سازندگی» نامیده میشود.
هرچند که در همین دوره نیز تغییرات در سیاستگذاری اقتصادی کوتاه زمانی پس از آغاز متوقف شد و دولت دوم هاشمی نتوانست آن روند را تداوم بخشد
سهگانه انقلاب، مصادره، جنگ
اگر متوسط نرخ رشد اقتصادی ایران در ۶۰ سال اخیر (۱۳۴۰ تا ۱۳۹۹) را بر اساس آمار اعلام شده محاسبه کنیم به رقم ۴ درصد میرسیم.
بانک مرکزی ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در سال ۱۳۶۱ ثبت کرده است: ۲۲/۸ درصد. پایینترین نرخ هم دو سال پیش از آن برای سال ۱۳۵۹ اعلام شد: منفی ۲۳/۲ درصد.
به نظر می رسد که ثبت پایینترین نرخ رشد اقتصادی گزارش شده در این دوره زمانی با ناسامانیهای ناشی از انقلاب ۵۷ و آغاز جنگ هشت ساله ایران و عراق مرتبط بوده باشد.
در فضای اقتصادی برآمده از مصادره اموال کارخانهداران و صاحبان ثروت و ملی کردن بسیاری از صنایع و کارخانهها، توقف فرآیند تولید و سرمایهگذاری و برهم خوردن روابط بینالمللی ایران و همچنین درگیر شدن در جنگی کلاسیک چنان سایهای بر سر اقتصاد ایران انداخته بود که ثبت پایینترین نرخ رشد تاریخی این دوره زمانی در سال ۵۹ چندان غیر قابل باور یا حیرتانگیزی به حساب نمیآید.
لینک نمودار
نفت و دیگر هیچ
بالاترین نرخ رشد اقتصادی در سال ۶۱ با رکورد ۲۲/۸ درصد ثبت شده است. اما دلیل این پدیده چیست؟ پاسخ در نفت است. پس از چند سال توقف تولید و افت عملکرد تحت تاثیر تحولات و آشوب ناشی از سالهای انقلاب و بلافاصله آغاز جنگ در سال ۶۱ توانست بخشی از توان از دست رفته را بازیابد و به اقتصاد ایران بازگردد.
نرخ رشد اقتصادی سال ۶۱ بدون نفت ۲/۱ درصد محاسبه شده و مقایسه این رقم با ۲۲/۸ درصد نرخ رشد اقتصاد ایران با نفت به خوبی بیانگر تاثیر عملکرد این بخش بر کلیت اقتصاد ایران است.
مشابه این وضعیت در سال ۱۳۹۵ نیز تکرار شد. نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۵ پس از ۲۵ سال دو رقمی شد و به ۱۲/۵ درصد رسید. آن نرخ رشد اقتصادی کمسابقه نتیجه مستقیم امضای توافق برجام و در نتیجه برداشته شدن تحریمها و بازگشت عملکرد بخش نفت و گاز به کارنامه اقتصادی ایران بود، نرخ رشد اقتصادی سال ۹۵ بدون در نظر گرفتن تحولات بخش نفت به ۳/۳ درصد میرسید.
دهه ۱۳۹۰؛ دهه از دست رفته
پایینترین نرخ رشد اقتصادی به تفکیک شش دهه گذشته نیز در دهه ۱۳۹۰ رقم خورده است، دههای که اقتصاد ایران - از یک طرف درگیر فساد و سوء مدیریت عظیم داخلی و از طرف دیگر تحت تحریمهای شدید خارجی - بود که یکی از نتایج اش میانگین نرخ رشد نیم درصدی بوده است.
دهه ۱۳۹۰ از بابت کاهش نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، ثبات و یا حتی افت مصرف خصوصی، خروج حدود ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران و نرخ رشد اقتصادی بسیار ناچیز، در میان صاحبنظران اقتصادی به دهه گمشده یا دهه از دست رفته معروف است.