Skip to content

نقدینگی به زبان ساده؛ معنی این همه پول چیست؟

May 13, 2020

واژه نقدینگی از جمله کلماتیست که در رسانه‌ها از آن زیاد استفاده می‌شود. واژه‌ای که بسیاری از ما نمی‌دانیم به چه معناست اما فراوان شنیده ایم که عامل تورم و کاهش تولید است. هر چند نقدینگی مفهوم پیچیده‌ای به نظر می‌رسد، سر در آوردن از آن می‌تواند بسیاری از ابهام‌های اقتصادی را برای ما روشن کند. 

نقدینگی مجموعه‌ای از دارایی‌های پولی است که یا همین الان نقد و در دسترس‌ است، یا مثل حساب سپرده پس‌انداز، یا هر دارایی دیگری که اگر لازم باشد در یک فاصله زمانی می‌تواند نقد شود. به عبارت دیگر نقدینگی همان پول در گردش است، یعنی کل پولی که در ایران وجود دارد چه دست مردم، چه دولت، چه بانک‌ها و نهادهای دیگر. 

 

نقدینگی یک کشور 

نقدینگی یک کشور مجموع نقدینگی همه افراد، نهادها و دولت است. در واقع همه پولیست که در کشور وجود دارد و می‌تواند وارد چرخه اقتصاد شود. این پول‌ها به دو شکل پول و شبه‌پول دسته‌بندی می‌شود. پول، جمع اسکناس و حساب‌های جاری (یا به اصطلاح تخصصی سپرده‌های دیداری) است و شبه‌پول هم جمع سپرده‌های بلندمدت، کوتاه‌مدت، قرض‌الحسنه و سایر سپرده‌ها است. 

نقدینگی در ایران چقدر است؟

بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، تا پایان پاییز ۱۳۹۸ کل حجم پول در ایران به بیش از ۲,۲۶۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. برای نوشتن این حجم پول به عدد باید یک ۲,۲۶۲ با ۱۲ صفر جلوی آن بنویسید. از این میزان، حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان پول نقد به صورت اسکناس دست مردم است. ۳۱۱ هزار میلیارد تومان هم در حساب‌های جاری و دست به نقد است. در واقع جمع کل پول نقد حاضر و آماده، حدود ۳۶۳ هزار میلیارد تومان است.

اما بیش از ۵ برابر این عدد، یعنی ۱,۸۹۹ هزار میلیارد تومان شبه‌پول یا پول غیر نقد یا پولی است که نقد کردن آن زمان می‌برد.

بر اساس آخرین گزارش‌های بانک مرکزی، در پایان آذر سال ۱۳۹۸، حدود ۶۴۱ هزار میلیارد تومان در سپرده‌های کوتاه مدت بوده است. ۱,۱۰۳ هزار میلیارد تومان در سپرده‌های بلند مدت، ۱۱۶ هزار میلیارد تومان در حساب‌های قرض‌الحسنه و ۳۹ هزار میلیارد تومان هم در سایر حساب‌های سرمایه‌گذاری بوده است.

منبع: بانک مرکزی (پایگاه داده باز ایران)

 

 

حجم نقدینگی 

نقدینگی ترکیبی از دارایی‌های خارجی و بدهی‌های دولتی و غیردولتی به بانک‌ها است. در کشوری مانند ایران که اقتصاد دولتی‌اش وابسته به فروش نفت و تزریق پول آن به اقتصاد است، دارایی‌های خارجی بخش مهمی از اجزای نقدینگی است. تا پایان پاییز سال ۱۳۹۸ دارایی‌های خارجی بانک مرکزی ۴۹۵ هزار میلیارد تومان و دارایی‌های خارجی بانک‌ها ۵۴۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی به اعتبار دلارهایی که در اختیار بانک مرکزی و سیستم بانکی قرار گرفته در مجموع ۱,۰۳۴ هزار میلیارد تومان به پول ایرانی خلق شده است. البته از آن سو باید بدهی ارزی کل سیستم بانکی را هم حساب کرد که شامل وام‌ها و اعتبارات دریافتی از خارج و سپرده‌های ارزی است که تا پایان آذر ۱۳۹۸ به حدود ۶۳۱ هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خالص دارایی ارزی کل سیستم بانکی به ۴۰۳ هزار میلیارد تومان می‌رسد که حدود ۱۸ درصد کل نقدینگی است. 

از سوی دیگر، مطالبات سیستم بانکی هم جزو نقدینگی به حساب می‌آید. این بدهی‌ها دو بخش دارند. یکی بدهی‌های دولتی و دیگری بدهی‌های غیر دولتی است. 

تکلیف بدهی غیردولتی روشن است. اینها عمدتا وام‌هایی است که به مردم و شرکت‌های غیردولتی پرداخت می‌شود. 

بدهی‌های دولتی هم خود دو بخش دارد پولی که بانک مرکزی یا بقیه بانک‌ها به خود دولت یا شرکت‌های دولتی وام می‌دهند. 

بخش دوم هم بدهی‌های بودجه‌ای است. مثلا به فرض دولت در قانون بودجه پیش‌بینی کرده یک مقدار مشخصی درآمد و به همان میزان هزینه دارد. حالا درآمدها محقق نمی‌شوند، اما هزینه‌ها سر جای‌شان است. این پول‌ها در واقع کسری بودجه است که به صورت بدهی خود را نشان می‌دهد. 

 

نقدینگی و سیاست‌گذاری پولی

در یک اقتصاد سالم روال عادی بده و بستان پول میان بانک و بخش عمومی به شکل وام و سپرده عامل اصلی در کم و زیاد شدن نقدینگی است. 

این کار را بانک مرکزی به عنوان سیاست‌گذار پولی با تغییر نرخ سود بانکی تنظیم می‌کند. مثلا در شرایطی که بانک مرکزی می‌خواهد نقدینگی زیاد شود، نرخ سود را پایین می‌آورد در نتیجه وام بیشتری پرداخت می‌شود ولی وقتی می‌خواهد نقدینگی را کم کند سود را بالا می‌برد. در نتیجه هم مردم تمایل بیشتری برای سپرده‌گذاری در بانک‌ها دارند و هم ریسک وام گرفتن زیاد می‌شود. 

اما در کشورهایی مانند ایران که یک بانک مرکزی مستقل وجود ندارد، دولت عامل اصلی افزایش نقدینگی است. در ایران دولت هم نرخ دلار را تعیین می‌کند و به بانک مرکزی می‌گوید دلار را با چه قیمتی تبدیل به پول ایرانی کند، هم نرخ سود بانکی را تعیین می‌کند هم برای بانک‌ها تعیین تکلیف می‌کند که به افراد و نهادهای خاص و شرکت‌های دولتی به چه نرخی وام بدهند یا برای‌شان خط اعتباری باز کنند. 

 

نقدینگی و پول بی‌حساب

پول بی‌حساب، وقتی آفتاب اقتصاد به آن بتابد مثل برف آب می‌شود و ارزشش را از دست می‌دهد. 

افزایش نقدینگی اگر متناسب با ظرفیت اقتصاد باشد، بسیار خوب است، چون باعث رونق می‌شود، اما اگر محصول افزایش بدهی دولت و چاپ پول برای جبران کسری بودجه باشد، یا مثل سال‌های گذشته در نتیجه سود بالای بانکی در حساب‌های پس‌انداز انباشته شود، به جز تورم حاصل دیگری ندارد. 

با مدیریت ترکیب نقدینگی می توان تورم را به تاخیر انداخت، اما نمی‌توان جلوی آن را گرفت. تورم نقدینگی بی‌حساب، دیر و زود شاید داشته باشد، اما به طور قطع سوخت‌وسوز نخواهد داشت. 

 

نقدینگی و مدیریت اقتصاد

مدیریت نقدینگی ابزار کار دولت برای کنترل اقتصاد است و ایجاد تعادل میان تورم و تولید است. 

در شرایط عادی با کاهش نرخ سود بانکی، نقدینگی افزایش پیدا می‌کند و با افزایش آن سرعت افزایش حجم پول کم می‌شود. در ایران البته این قاعده کار نمی‌کند، بلکه سود بانکی بالا خود یکی از عوامل افزایش نقدینگی است. 

در شرایط عادی افزایش نقدینگی باعث تحریک بازار و رونق تولید و بعضا تورم می‌شود. این هنر سیاست‌گذاران پولی است که با توجه به شرایط اقتصادی الاکلنگ نقدینگی را بالا و پایین کنند. به گونه‌ای که همزمان با افزایش تولید،نه‌تنها فایده‌ای برای تولید ندارد، بلکه به کاهش چشمگیر ارزش پول و از دست رفتن قدرت خرید مردم می‌انجامد. 

یک دلیل این وضعیت، مشکلات ساختاری و تاریخی تولید در ایران است، یعنی حتی در شرایطی که پول دست مردم زیاد می‌شود، به جای تولید واردات و بازرگانی رونق پیدا می‌کند.

البته در این میان حساب بخش ساختمان به عنوان یک صنعت غیرمبادله‌ای (امکان صادرات و واردات ندارد) جدا است. تجربه نشان داده که در دوران تلاطم و آشفتگی‌های اقتصادی، مصادف با رونق ساخت‌وساز است. بیشترین حجم ساخت و ساز در ایران در زمان شدیدترین بحران‌های اقتصادی انجام شده است، اگرچه به نظر می‌رسد با پر شدن پیمانه ساختمان‌سازی در ایران، در دوره اخیر بحران اقتصادی، بازار مسکن و ساخت‌وساز هم بحرانی شده است.

منبع عکس:‌ خبرگزاری‌های ایران