۶۰ سال فراز و فرود در صادرات نفت ایران: از اوج تولید تا اوج درآمد
صنعت نفت ایران طی شش دهه گذشته مسیری پرنوسان و پیچیده را پشت سر گذاشته است؛ مسیری که از قله تاریخی تولید در دهه ۱۳۵۰ آغاز شد، با سقوط چشمگیر در دهههای پرتنش بعدی ادامه یافت، و نهایتاً در دهه ۱۳۹۰، با وجود کاهش تولید، به بالاترین سطح درآمدی خود رسید.
این گزارش با تکیه بر دادههای تاریخی و شاخصهای کلان اقتصادی، نقاط عطف این تحولات را مرور کرده و رابطه بین تولید، قیمت جهانی نفت و درآمد صادراتی ایران را تحلیل میکند.
اوج تولید: دهه ۱۳۵۰ شمسی / دهه ۱۹۷۰ میلادی
ایران تحت نظارت مستقیم محمدرضا شاه پهلوی در سال ۱۹۷۴ با تولید روزانه بیش از ۶ میلیون بشکه نفت، به رکوردی تاریخی دست یافت—سطحی که تاکنون تکرار نشده است. سه عامل کلیدی در شکلگیری این جهش تولیدی نقش اساسی داشتند:
۱. استقلال صنعت نفت از سلطه کنسرسیومهای غربی
پس از سالها تسلط کنسرسیوم غولهای نفتی جهانی از جمله بیپی، اکسان و توتال بر صنعت نفت ایران، شاه با اعمال فشار سیاسی گسترده، کنسرسیوم را وادار کرد کنترل عملیات نفتی را به شرکت ملی نفت ایران واگذار کند. در ۲۰ مارس ۱۹۷۳، شاه رسماً «ملی شدن» کامل عملیات نفتی را اعلام کرد. بر اساس قرارداد جدیدی که از ژوئیه همان سال اجرایی شد، ایران مالکیت کامل صنعت نفت خود را به دست آورد. محدوده فعالیت کنسرسیوم تا ۷۰ درصد کاهش یافت و تأسیسات کلیدی از جمله پالایشگاه آبادان به ایران بازگردانده شد. شرکتهای خارجی از جایگاه تصمیمگیرنده کنار گذاشته شدند و صرفاً در نقش خریدار، مشاور فنی و پیمانکار خدماتی باقی ماندند—رویکردی که با سیاست اوپک برای انتقال قدرت به دولتهای تولیدکننده هماهنگ بود.
۲. شوک نفتی ۱۹۷۳
در پی جنگ یومکیپور میان اسرائیل و مصر در اکتبر ۱۹۷۳ و تحریم نفتی کشورهای عرب علیه غرب، قیمت جهانی نفت چهار برابر شد و از حدود ۳ دلار به ۱۲ دلار در هر بشکه رسید. این جهش ناگهانی، درآمدهای نفتی ایران را بهطور چشمگیری افزایش داد و فرصت بیسابقهای برای سرمایهگذاری در زیرساختها و توسعه میادین جدید فراهم ساخت. شاه نهتنها از تحریم نفتی اعراب کناره گرفت، بلکه به هر دو طرف درگیر—مصریها و اسرائیلیها—نفت فروخت و با بهرهگیری از شرایط بحرانی، نفت خام ایران را تا بشکهای ۱۷ دلار و ۴۰ سنت به مزایده گذاشت. در نتیجه، درآمد نفتی ایران ظرف کمتر از سه ماه چهار برابر شد و از ۵ میلیارد دلار به نزدیک ۲۰ میلیارد دلار رسید.
در آن دوران، ایران نهتنها یکی از بزرگترین تولیدکنندگان عضو اوپک بود، بلکه نقشی کلیدی در تعیین سیاستهای راهبردی این سازمان ایفا میکرد. تهران عملاً به بازیگری مستقل در بازار جهانی انرژی تبدیل شده بود که میتوانست از تحولات ژئوپلیتیکی حداکثر بهرهبرداری اقتصادی و سیاسی را ببرد.
سقوط تولید: از انقلاب تا جنگ
با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و در ادامه، آغاز جنگ ایران و عراق، تولید نفت ایران بهشدت افت کرد و در سال ۱۹۸۰ به حدود ۱.۲ میلیون بشکه در روز رسید—یعنی کمتر از یکپنجم تولید در اوج دهه ۱۳۵۰. درآمد نفتی نیز بهشدت کاهش یافت و اولویت کشور از توسعه به تأمین مالی جنگ و بقا تغییر یافت.
احیای نسبی در دهههای بعد
از دهه ۱۳۷۰، بهویژه در دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، تولید نفت ایران به بالای ۳ میلیون بشکه در روز بازگشت. با این حال، کشور با چالشهای جدی مانند تحریمهای بینالمللی، ضعف زیرساختها و افت سرمایهگذاری روبهرو بود. هیچگاه نتوانست به سطح تولید دهه ۱۳۵۰ نزدیک شود.
اوج درآمد
نکته مهم آن است که بیشترین درآمد نفتی ایران در دورهای حاصل شد که تولید در حد متوسط بود، اما قیمت نفت به اوج رسید. در سال ۲۰۱۱، در دوره دولت محمود احمدینژاد، قیمت نفت جهانی به نزدیکی ۱۱۰ دلار در هر بشکه رسید—تقریباً ده برابر قیمت در سال ۱۹۷۴. در نتیجه، درآمد نفتی ایران در آن سال به بالاترین رقم تاریخ خود رسید.
درآمد دولتها از صادرات نفت (به دلار جاری):
دولت محمود احمدینژاد (۱۳۸۴–۱۳۹۲): ۶۲۳ میلیارد دلار
دولت حسن روحانی (۱۳۹۲–۱۴۰۰): ۲۸۸ میلیارد دلار
دولت محمد خاتمی (۱۳۷۶–۱۳۸۴): ۲۱۰ میلیارد دلار
دهه پایانی حکومت پهلوی (دهه ۱۳۵۰ شمسی / ۱۹۷۰ میلادی): ۱۴۳ میلیارد دلار
دولت هاشمی رفسنجانی (۱۳۶۸–۱۳۷۶): ۱۳۳ میلیارد دلار
دهه نخست انقلاب و جنگ (دهه ۱۳۶۰): ۱۲۴ میلیارد دلار
دولت ابراهیم رئیسی (۱۴۰۰–۱۴۰۳): ۱۲۰ میلیارد دلار