تعریف و روشن ساختن دو مفهوم "شفافیت" و "فساد"
این گزارش توسط Transparency Lab نوشته و ترجمهی فارسی این گزارش در اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شده است.
شفافیت
علیرغم اهمیت و کاربرد گسترده مفهوم شفافیت در گزارشهای سیاسی و اقتصادی، متون دانشگاهی، توافقنامهها و ضوابط بینالمللی، این مفهوم همیشه در متون مرتبط، تعریف و توضیح داده نمیشود. یکی از برداشتهای متعارف شفافیت را در قالب «انتشار اطلاعات درباره نهادها به طوری که برای ارزیابی این نهادها موضوعیت داشته باشد» تعریف میکنند. جامعترین تعریف شفافیت را در سندی که در سال ۲۰۰۷ توسط کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه تحت عنوان «حکمرانی خوب چیست؟» تهیه شده است، میتوان یافت. در این گزارش شفافیت به این صورت تعریف میشود:
شفافیت به این معنی است که تصمیمات گرفته شده، و اجرای آنها به گونهای انجام شود که از قوانین و مقررات پیروی کند. شفافیت همچنین به این معنی است که اطلاعات آزادانه در دسترس باشد و بدون واسطه در اختیار کسانی قرار گیرد که تحت تأثیر این تصمیمات و اعمال آنها قرار میگیرند. همچنین به این معنی است که اطلاعات کافی با ابزار و به صورتی ارائه شود که قابل فهم باشد.
در ادامه، این تعریف را پیش میگیریم و کمی آن را بسط میدهیم تا این واقعیت در آن در نظر گرفته شود که در ایران، به طور کلی قوانین و مقررات میتوانند غیرشفاف و خودشان منشا ابهام باشند. بنابراین برای اهداف این گزارش، تعریف ما از شفافیت به شرح زیر بازتعریف میشود:
شفافیت به این معنی است که تصمیمات گرفته شده، و اجرای آنها به گونهای انجام شود که از قوانین و مقررات پیروی کند، قوانینی که خودشان روشن و بدون ابهام باشند. شفافیت همچنین به این معنی است که اطلاعات آزادانه در دسترس باشد و بدون واسطه در اختیار کسانی قرار گیرد که تحت تاثیر این تصمیمات و اعمال آنها قرار میگیرند. همچنین به این معنی است که اطلاعات کافی با ابزار و به صورتی ارائه شود که قابل فهم باشد.
فساد
همچون مفهوم شفافیت، تعریف مفهوم فساد هم همیشه در متون مربوطه ارائه نمیشود. برای مثال، کنوانسیون مقابله با فساد سازمان ملل متحد به وضوح پیامدها و اثرات مخرب فساد را توصیف میکند اما تعریفی از خود این مفهوم به آن صورت ارائه نمیکند. یکی از موجزترین مفهومپردازیها از این اصطلاح که به طور گستردهای به آن ارجاع داده میشود، توسط سازمان شفافیت بینالملل ارائه شده است که فساد را اینطور تعریف میکند:
«سواستفاده از قدرت سپرده شده برای نفع شخصی.»
این تعریف مختصر و مفید اما قدرتمند از مفهوم فساد میتواند هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی، به ویژه در رابطه با فساد مالی کاربرد داشته باشد. بنابراین این تعریف احتمالا میتواند برای واکاوی اغلب موجودیتهای سیاسی «قاعده مند» در سراسر جهان مناسب باشد. با این حال، در مورد جمهوری اسلامی و دیگر نظامهای سیاسی اقتدارگرای مشابه، این تعریف باید از سه لحاظ کلیدی تطبیق داده شود تا زمینه مفهومی مناسبی برای یک پژوهش ثمربخش را فراهم کند.
پیش از هر چیز، قدرت تحت اختیار مقامات در چنین حکومتهایی همیشه یک قدرت «سپرده» شده نیست؛ در جمهوری اسلامی بالاترین مقام یعنی رهبری در اختیار فردی است که به دست مردم انتخاب نمیشود. به همین صورت، بسیاری از پرنفوذترین جایگاههای قدرت در کشور، برای مثال سران نظامی و رئیس قوه قضائیه، به طور مستقیم و غیر دموکراتیک توسط رهبری منصوب میگردند.
دوم اینکه، در نظامهای به شدت ایدئولوژیک مانند جمهوری اسلامی، فساد ممکن است همیشه به قصد منافع شخصی صورت نگیرد، بلکه میتواند به منظور تقویت قدرت ساختار سیاسی و یا منافع جناحی، استفاده شود.
در آخر اینکه، در کشورهایی مانند ایران، قوانین و مقررات خود میتوانند با درونی کردن فساد به صورت ساختاری، به رشد آن کمک کنند. هر چند سطحی از فساد ساختاری ممکن است در هرگونه نظام سیاسی وجود داشته باشد، اما در «جوامع بسته» مانند ایران این امر بسیار بیشتر مشاهده میشود.
بنابراین، لازم است که تعریف سازمان شفافیت بین الملل را تغییر دهیم تا به تعریف کاربردی خودمان برسیم، تعریفی که بتواند حق مطلب را در مورد مناسبات خاص نظام ایران ادا کند. این تعریف کاربردی، از منظر ما، پایگاه شفافیت ایران، به شرح زیر است:
«سواستفاده قانونی یا غیرقانونی از قدرت برای منافع شخصی یا جناحی، یا به منظور تقویت قدرت ساختار سیاسی».