محرمانگی داده‌ها، یک دغدغه‌ جمعی

14 بهمن 1399 / 2 فوریهٔ 2021

منتشر شده بر پلتفورم‌های The Privacy Collective
نوشته‌ای از اما شپرد / منبع / تاریخ انتشار ۱۴ اکتبر ۲۰۲۰

موسسه The Privacy Collective در بخشی از کمپین خود که به روشن شدن حقیقت درباره نقض حریم خصوصی داده‌ها می‌پردازد، دلیل اهمیت این موضوع را از برخی کارشناسان برجسته بریتانیا می‌پرسد.

Photo by Lianhao Qu on Unsplash


«آنیا کالدرون» مدیر اجرایی موسسه منشور داده باز است، موسسه‌ای که متعهد به رسیدن به دنیایی است که در آن اطلاعات دولتی برای توانمندسازی مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد تا در نتیجه‎ آن جوامع عادلانه‌تر، برابرتر و موفق‌تری ساخته شود. در اینجا آنیا کالدرون درباره‌ یافتن تعادل میان باز بودن (داده) و محرمانگی آن، اینکه چرا زیرساخت‌های اطلاعاتی دنیا برای مقابله با همه‌گیری کووید-۱۹ آماده نبود، و اینکه چرا به انواع جدیدی از موسسات داده نیاز داریم، صحبت می‌کند.


چرا حفظ حریم خصوصی در فضای آنلاین اهمیت دارد؟

ابتدا باید مشخص کنیم چرا برای حریم خصوصی ارزش قائلیم. حریم خصوصی به عنوان یک ارزش اجتماعی کمیاب توصیف شده است که در بین فرهنگ‌های مختلف و با گذشت زمان و تکامل جهان، شکل متفاوتی به خود می‌گیرد. من ترجیح می‌دهم به شکل یک مفهوم ثابت به آن نگاه نکنیم، بلکه آن را آنطور که تاریخ‌دان «سارا ای. ایگو» توضیح می‌دهد، به عنوان فرآیند و رویه‌ای که مستلزم تعیین حدومرز میان امور شخصی و هویت عمومی، به عنوان مولفه اصلی در مسئولیت شهروندی ما می‌باشد، ببینیم.

اطلاعات بسیار زیادی درباره ما هم‌اکنون در فضای آنلاین در حال ردیابی شدن است. و هر چقدر زمان بیشتری می‌گذرد، نهادهای دولتی و خصوصی تصویر واضح‌تری از رفتار و فعالیت‌های اجتماعی و خصوصی ما بدست می‌آورند. این موضوع اختیار ما را برای اینکه چه تصویری از هویت عمومی خود به نمایش می‎گذاریم، از ما سلب می‌کند. معمولا وقتی درباره داده صحبت می‌کنیم، بیشتر توجه‌مان به حریم خصوصی است، اما باید درباره حقوق جمعی داده و تاثیرات اجتماعی آن نیز صحبت کنیم.  

درباره کاری که در منشور بین‌المللی داده باز انجام می‌دهید، برایمان بگویید؟

ما یک سازمان جهانی هستیم که با دولت‌ها و موسسات جامعه مدنی همکاری می‌کنیم تا چگونگی جمع‌آوری، استفاده و اشتراک گذاری داده، و ضوابط انجام این فعالیت‌ها را مورد مطالعه قرار دهیم. ما به ارتقای سیاست‌گذاری‌ها و شیوه‌هایی می‌پردازیم که راه را برای مدیریت صحیح داده هموار می‌کنند. اعتقاد ما بر این است که «کانتکست» از اهمیت زیادی برخوردار است و انتشار هدفمند داده را ترویج می‌کنیم. برای مثال، با داده‌های حوزه بهداشت و سلامت نمی‌توان همانطوری برخورد کرد که با داده‌های مربوط به حمل و نقل برخورد می‌شود. بعد از این که کارکرد مشخص شد، حالا می‌توان به این فکر کرد که چطور اطلاعات را به شکلی مدیریت کنیم‌ که بین فواید و ضررهای ناشی از آن تعادل ایجاد شود. 

باید برای داده‌ها، طیفی در نظر گرفت. نمی‌خواهیم همه داده‌ها به صورت باز و آزادانه در دسترس باشند. جمع‌آوری داده، ذاتا فرآیندی سیاسی است و چگونگی توزیع قدرت را نشان می‌دهد. در پشت پرده، همیشه کسی وجود دارد که تصمیم می‌گیرد چه داده‌هایی جمع‌آوری شود، این داده‌ها از چه ساختاری تشکیل شوند، کجا ذخیره شوند و در این فرآیند، چه کسانی نادیده گرفته شوند. 

از طریق ایجاد دسترسی آزاد به داده، قصد داریم این توزیع قدرت را تصحیح کنیم؛ بدین شکل که دسترسی به داده به صورت مسئولانه‌ای انجام شود، ضمانت‌های لازم اعمال گردد، و این قدرت به صورت عادلانه‌ای توزیع گردد. هدف ما این است که مسیر برای بهره‌مندی از مزایای داده برای منافع عمومی هموار شده و در عین حال از حریم خصوصی و دیگر حقوق اساسی بشر محافظت شود. 

چطور میان مطالبه دسترسی آزادانه به اطلاعات اشخاص و حقوق همگانی داده، تعادل برقرار می‌کنید؟

ما زمان زیادی را صرف این موضوع می‌کنیم که بگوییم بین دسترسی آزادانه به اطلاعات و حفظ حریم خصوصی، باید تعادل برقرار شود؛ اما سختی کار اجرای این حرف است. ابتدا لازم است که انواع ریسک‌ها، مزایا و جوامعی را که در کار با یک نوع داده خاص دخیل هستند، مشخص کنیم. بعضی از داده‌ها باید به صورت پیش‌فرض باز باشند، برخی باید بسته و محرمانه نگه داشته شوند و برخی دیگر باید به شکل منطقی و عاقلانه‌ای به اشتراک گذاشته شوند. درک این موضوع که یک داده در کجای این طیف قرار دارد، بسیار مهم است. 

بکارگیری یک الگوی قابل اعتماد برای حکمرانی داده نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. این الگو می‌بایست پویا بوده و قابلیت تغییر و سازگاری داشته باشد. شما به عنوان کسی که با داده کار می‌کنید باید درباره چگونگی این تصمیم‌گیری‌ها شفافیت داشته باشید و به مردم و گروه‌های دیگر اجازه دهید تا فرضیات شما را بسنجند و تصمیم شما را تحت تاثیر قرار دهند. باید با جوامع و گروه‌هایی که ممکن است داده‌های مورد نظر به آنها آسیب بزند، ارتباط برقرار کنید، عواقب ناخواسته و یا خطرات نادیده‌ای که ممکن است در این پروسه به وجود بیایند را پیدا کنید و درباره خواسته‌ها و دغدغه‌های مردم اطلاع بدست آوردید. این کارها باید به صورت متناوب انجام شود و نه به صورت تشریفاتی که فقط یکبار اتفاق بیفتد. شما باید تاثیر فعالیت‌های داده‌ای خود را، هم در سطح انفرادی و هم در سطح جمعی، مورد بررسی و نظارت قرار دهید. 

و در آخر، می‌توان از اقدامات و ابزارهای کاربردی دیگری نیز، مانند انجام ارزیابی‌ تاثیر بر حریم خصوصی (privacy impact assessments)، و یا استفاده از تکنیک‌های ناشناس‌سازی (anonymisation)، برای انتشار داده با حفظ حریم خصوصی بهره برد. این نوع تصمیمات و سیاست‌گذاری‌ها، چالش‌های پیچیده‌ای هستند و‌ راه حل ساده و یکسانی برای تمام شرایط وجود ندارد. 

شما به تازگی گفته‌اید که «مسئله داده درست،‌ مسئله مرگ و زندگی است.» همه‌گیری ویروس کرونا چطور گفتمان درباره داده را تغییر داده است؟ نظر شما درباره شیوه استفاده از داده‌های شخصی در حال حاضر چیست؟

این همه‌گیری به واقع نگرانی‌هایی را که حامیان شفافیت و پشتیبانان حریم خصوصی در گذشته داشته‌اند، دوباره زنده کرده است. در حال حاضر می‌بینیم نه تنها دریافت سریع و به موقع اطلاعات توسط مقامات برای تصمیم‌گیری‌هایی که مرگ و زندگی افراد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد بسیار اهمیت دارد، بلکه دسترسی مردم به این اطلاعات و اعتماد به آن نیز موضوع بسیار مهمی می‌باشد. مردم باید بدانند که مسئولین چطور و بر اساس چه اطلاعاتی تصمیم‌گیری می‌کنند، و چه محدودیت‌هایی حول این اطلاعات وجود دارد؟

یکی از بزرگترین دغدغه‌های ما این است که در حال حاضر داده‌ها به چه صورت، در بریتانیا و در سراسر جهان، برای مقابله با این همه‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرند. الان دیگر می‌دانیم که زیرساخت‌ها و موسسات ما به اندازه کافی آماده نبودند تا بتوانیم از گردش اطلاعات و استفاده قابل اعتماد از داده به شکل مسولانه‌ای حمایت کنیم. دولت‌ها و مسئولین داده‌ها باید قادر به سازگاری و تطبیق با تغییرات احتمالی باشند. ما دیگر نمی‌توانیم بر زیرساخت‌ها و موسسات یکپارچه و غیرقابل تغییر، متکی باشیم.

ارزش داده با "ارزش نفت" مقایسه می‌شود. وقتی شرکت‌های تجاری و پلتفورم‌های مختلف چنین ارزش بالایی را برای داده رقم می‌زنند، چطور قادر خواهیم بود قدرت و اختیار را به دست کاربران برگردانیم؟ 

فکر می‌کنم اوایل این مقایسه میان ارزش نفت و داده انجام می‌شد، ولی من تعبیر «مارتین تیسنه» از موسسه لومینیت Luminate را می‌پسندم که ارزش داده را با دی‌اکسیدکربن مقایسه می‌کند. ما امروز می‌دانیم که اطلاعات افراد دیگر، بیشتر از اطلاعات خودمان می‌تواند به ما آسیب بزند. خیلی مهم نیست که من جزئیات اطلاعات شخصی خودم را در دسترس قرار می‌دهم یا نه، چرا که افراد دیگر که به جمع‌آوری اطلاعات خود رضایت می‌دهند، ممکن است در نهایت به من وصل شوند. ما کم کم به این وجه از حریم خصوصی واقف شده‌ایم و می‌فهمیم این رویکرد، مستلزم یک اقدام جمعی است. 

هرچند قانونگذاری بخش مهمی از این پروسه است، اما نمی‌تواند تنها راه‌حل باشد. علاوه بر یک رویکرد بالا به پایین، باید به سیاست‌گذاری‌ها، ابزار و تاکتیک‌هایی با رویکرد پایین به بالا هم فکر کنیم. ایجاد تغییر در فرهنگ‌ها و عملکردها آن چیزی است که باید به دنبالش باشیم. پروفسور «سیلوی دلاکروا» از دانشگاه بیرمنگام، از متولیان داده می‌خواهد تا به بررسی عدم توازن قدرت میان پلتفورم‌هایی که این داده‎ها را جمع آوری می‎کنند پرداخته؛ و توانایی ما در تعیین چگونگی استفاده از اطلاعات به صورت معنادار را مورد بررسی قرار دهند.

درست است که ما به مهارت‌ها و آموزش‌های بیشتری نیاز داریم، اما در عین حال باید موسسات داده‌ای را بوجود بیاوریم که بر این فرآیندها و همینطور سازوکارهای پاسخگویی، نظارت داشته باشند. بدین ترتیب می‌توان از وجود شفافیت، و حق جبران و ترمیم اطمینان حاصل کرد. این موضوع به همه ما کمک خواهد کرد تا اکوسیستم موثق‌تری برای داده خلق کنیم.

امروز مردم برای کسب آگاهی و محافظت از داده‌های آنلاین خود چه کاری می‌توانند انجام دهند؟

مسلما بالابردن سواد داده‌ای می‌تواند کمک کند، اما این راه حل کاملی نیست. من فکر می‌کنم که نباید تمام مسئولیت را به دوش اشخاص عادی گذاشت تا مهارت‌های لازم را بدست آورند، یا مثلاً وقت خود را صرف خواندن اسناد طولانی ضوابط و شرایط حریم خصوصی کنند.

این کار مسلما منجر به ایجاد اختلاف و شکاف میان کسانی می‌شود که از سطوح مختلف سواد داده‌‌ای برخوردار هستند و همین امر به نابرابری‌های بیشتری در سراسر جهان ختم می‌شود. فکر می‌کنم در عوض باید خواهان پاسخگویی و مسئولیت‎پذیری بیشتر از پلتفورم‌هایی باشیم که به جمع‌آوری داده می‌پردازند؛ تا درباره طراحی و مدیریت فناوری‌های خود مسئولانه عمل کنند؛ این کار باید به نحوی انجام شود که مشتریان این پلتفرم‌ها اختیار تصمیم‌گیری درباره داده‌های خود را داشته باشند.