چگونه تحولات انرژی در آمریکا قدرت مذاکره بلندمدت ایران را کاهش داده است؟
آمریکا و ایران در ۱۸ سال گذشته از نظر امنیت انرژی در جهت مخالف حرکت کردهاند. ایالات متحده با حرکت به سمت خودکفایی در گاز طبیعی مایع، خود را از یک واردکننده به یک صادرکننده انرژی تبدیل کرده است. این در حالی است که زیرساختهای راکد ایران، کمی تعداد مشتریان و ناتوانی در فروش در بازارهای جهانی، این کشور را برای تامین نیازهای انرژی مردم خود دچار مشکل کرده است.
در پاییز ۲۰۰۵، در نتیجه دوری محمود احمدی نژاد، رییس جمهور وقت ایران از برنامههای اصلاحطلبانه محمد خاتمی، رییسجمهور پیشین خود، شرکتهای نفتی بینالمللی شروع به ترک ایران کردند و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بخش انرژی ایران کاهش یافت.
اما در همان سالها ایالات متحده به آرامی به سمت استقلال انرژی حرکت میکرد. آمریکا در آن زمان، بازاری عمده برای تولیدکنندگان گاز مایع تلقی میشد و پروژههای متعددی برای ساخت تاسیسات واردات گاز طبیعی مایع در سراسر کشور در حال توسعه بود. پانزده سال بعد، به یکی از بزرگترین تامینکنندگان اصلی گاز طبیعی مایع در اروپا تبدیل شد و خلا بازارهای گاز اتحادیه اروپا را که به دلیل تحریمهای اتحادیه اروپا بر صادرات گاز روسیه ایجاد شده بود، پر کرد.
شکل ۱ نشان میدهد که در سال ۲۰۰۵، ایالات متحده توانست بیش از ۳۰ درصد انرژی مورد نیاز خود را وارد کند.
لینک نمودار
در آن زمان، ایالات متحده در برابر سیاستهای تندروانه احمدی نژاد آسیب پذیر بود و تمایلی به خشمگین کردن روسیه نداشت. زیرا به شدت به نفت و گاز خاورمیانه و روسیه وابسته بود. در دهه بعد، در حالی که جمهوری اسلامی هزینه زیادی را صرف ساختن نیروگاه هستهای کرد. و امروز نیروگاههای هستهای ایران کمتر از یک درصد از برق این کشور را تامین میکنند. این در حالی است که ایالات متحده ظرفیت تولید نفت و گاز خود را توانست بالا ببرد. نمودار ۲ نشان میدهد چگونه آمریکا اتکای خود را به نفت خام و فرآوردههای نفتی وارداتی کاهش داده و در سال ۲۰۲۰ به یک صادرکننده تبدیل شده است. امروزه نفت آمریکا به سنگاپور و سوئد نیز فروخته میشود.
لینک نمودار
«استقلال انرژی» به فهم این موضوع کمک میکند که چرا سیاستگذاران ایالات متحده از تهدیدهای مداوم مقامات ایرانی مبنی بر مسدود کردن تنگه هرمز و همچنین کندی عرضه انرژی روسیه نگران نیستند.