قتل و اعدام دستکم ۲۲۵ بهایی در جمهوری اسلامی
یافتههای پایگاه دادههای باز ایران حاکی از آن است که از زمان تاسیس جمهوری اسلامی تاکنون، دستکم ۲۲۵ بهایی به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط جمهوری اسلامی کشته شدهاند.
تحقیقات آماری در گزارشهای مستند موجود در وب سایت «خانه اسناد بهاییستیزی» نشان می دهد که از زمان پیروزی انقلاب ایران، ۱۵۸ بهایی با حکم دادگاه تیرباران یا به دار آویخته شدهاند. ۱۲ نفر در زندان و در اثر شکنجه جان باختهاند. ۱۶ نفر بعد از تهدید از توسط عوامل مذهبی یا حکومتی ناپدید شدهاند و ۳۹ نفر هم با حمایت نهادهای مذهبی و سیاسی حکومت به قتل رسیدهاند.
این آمار صرفا مربوط به آن دسته از کشتهشدگانی است که مرگ آنها توسط خانه اسناد بهاییستیزی مستند شده و هویت و تاریخ و نحوه کشته شدن آنها مشخص است. به احتمال زیاد آمار واقعی جانباختگان بیشتر از این است.
برای اطلاع از جزئیات بیشتر و دیدن پروفایل جانباختگان، در سایت خانه اسناد بهاییستیزی، روی نام قربانیان کلیک کنید.
بررسی جزئیات وضعیت قربانیان بهاییستیزی در جمهوری اسلامی نشان میدهد، بیشترین قربانیان بهایی در سالهای نخست تاسیس و استقرار حکومت کشته شدهاند.
بیشترین آمار ثبت شده مربوط به سال ۱۳۶۰ با رکورد اعدام و قتل ۵۲ نفر است. بعد از آن سال ۱۳۵۹ با رکورد قتل و اعدام ۳۸ نفر و سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ خونینترین سال برای جامعه بهایی بوده است.
روند قتل و اعدام بهاییان اگرچه متوقف نشده و تا چهار دهه پس از تاسیس جمهوری اسلامی ادامه داشته، اما به نظر میرسد با تغییر جهت سیاستهای برخورد، روند قتل و اعدام با گذشت از نیمه دهه ۱۳۶۰ کمی کندتر شده است.
اکبر هاشمیرفسنجانی که در دهه ۱۳۶۰ به عنوان دومین فرد قدرتمند نظام شناخته میشد، در خاطرات سال ۱۳۶۶ خود به جلسه جامعه روحانیت مبارز اشاره میکند که طی آن برای هماهنگی سیاستهای برخورد با بهاییان تصمیمگیری میشود:
«شب [جلسه] شورای [جامعه] روحانیت مبارز [تهران] در دفتر من بود. درباره بهائیها بحث شد. به نظر رسید، اگر سیاستی به ترتیب زیر در مورد آنها داشته باشیم، خوب است: ۱- اسم آنها را به عنوان بهائی در اسناد رسمی ثبت نکنند و جای مذهب را در ستون مربوط خالی بگذارند. ۲- به آنها حق استفاده از مواهب معمولی زندگی اجتماعی را بدهیم. ۳- به کارهای دولتی و سمت های مهم دیگر وارد نشوند. ۴ - اگر میخواهند به خارج [از کشور] بروند، اجازه رفتن بدهیم.»
اگرچه هاشمیرفسنجانی بر حق بهاییان برای «استفاده از مواهب معمولی زندگی اجتماعی» تصریح کرده، اما اسناد طبقهبندی شده در سایت خانه اسناد بهاییستیزی نشان از تداوم نقض حقوق شهروندی بهاییان دارد.
نمودار بالا تعداد گزارشهای مستند در زمینه نقض حقوق شهروندی بهاییان را که به تفکیک طبقهبندی شده، در سایت خانه اسناد بهاییستیزی نشان میدهد.
یکی از بارزترین موارد نقض حقوق شهروندی بهاییان در ایران، محرومیت از تحصیل است.
بررسیهای پایگاه دادههای باز ایران روی گزارشهای مستند به نامهنگاریها و اسناد قضایی و دولتی، نشان میدهد در چهار دهه عمر جمهوری اسلامی دستکم ۱۸۶ دانشآموز و دانشجوی بهایی به دلیل باورهای مذهبی خود و خانوادهشان از حق تحصیل محروم شدهاند. چنان که گفته شد، این آمار تنها شامل دانشجویانی است که اسناد دولتی یا قضایی در تایید محرومیت آنها از تحصیل، وجود دارد.
وضعیت محرومیت از تحصیل در دهه ۱۳۶۰ بحرانیتر از سایر دههها است، اما افزایش چشمگیر آمار محرومیت از تحصیل در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ نشان میدهد، پس از آرامش نسبی دهه ۱۳۷۰ و بعد از روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، موج تازهای از سرکوب و نقض حقوق شهروندی بهاییان در ایران آغاز میشود.
جدول زیر فهرست دانشآموزان و دانشجویان بهایی است که اسناد قضایی و دولتی در خصوص محرومیت آنها وجود دارد. برای مشاهده پروفایل این افراد در سایت خانه اسناد بهاییستیزی روی اسامی کلیک کنید.